بسلامتی اون پسری که دست به دختره نزد
گفت: شاید مال هم نباشیم
وقت هایی هست که دلــ ـــــم جز بــــه تو رضایـــ ـــتی نمیدهـ ـــد
حــ ـــالا مـــ ـــن از کــ ـــــجا "تو "بیاورم؟؟؟
آهنگ مرتضی پاشایی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باور کن!
کار من نیست ،کار دِل است
دِلم
جایی میان نَفَس هایَت گیر کرده است
چشم ب راه کسی بمان ک آمدنش
بوی ماندن بدهد...
بی قرار قدمهایش شوی و بیتاب آغوشت شود
بوسه بارانش کنی و
بوسه بارانت کند
طوری درآغوشت بگیرد که خودت را
مچاله"آغوشش" کنی و بگویی
"من دلم گم شدن میخواهد"
گم شدن میان آغوشت
دسـت بـه صورتـم نـزن !
می تـرسم بیـفتـد نقـاب خنـدانـی کـه بـر چهـره دارم ...!
و بعــد
سیـل ِ اشـک هـایـم تـــــــــــو را بـا خـود ببــرد
و بـاز
من بمانم و تنهــــــایی!
دلگیــــــــــــــــــــــــــــرم
دلگیرتر از چیزی که حتی نشه تصورش رو کرد
انقدر دلگیرم که حتی حوصله بلند شدن و
بیرون رفتن از این اتاق رو هم ندارم
دلم شکسته
انقدر شکسته که حتی اختیار اشکام هم ندارم
اما فقط باید به خودم بگم
خــــوب باش و آروم باش
این هم آلبوم پویا بیاتی که آهنگاش جالب بود
خدایا من گناهی نکرده بودم
که اینک قلبی شکسته در سینه دارم . . .

.مهم ترین نگرانی وقتی است که
میخواهی به کسی از ته دل بگویی دوستت دارم
میگویی ولی
افسوس که مانند ندای چوپان دروغگو به نظر میرسد,
با این تفاوت که تو داری چوب چوپان های دروغگویی را میخوری که
ندای دروغشان همه چیز را خراب کرده اند.
و افسوس
که حرمت دوستتــــ دارمـــ را شکسته اند..

ﺍﺯ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﺘﺮﺱ
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ﻫﻴﭻ ﮐﺲ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ
ﭼﻴﺰﻱ ﮐﻪ ﻣﺎﻝ ﺗﻮﺳﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﮕﻴﺮﺩ
ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﻴﺎ
ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭼﻴﺰﻱ ﮐﻪ ﻣﺎﻝ ﺗﻮ ﻧﻴﺴﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺣﻔﻆ ﮐﻨﻨﺪ
ﻫﻤــﻪ ﭼﯿــﺰ ﺳـﺎﺩﻩ ﺍﺳﺘــــــ
ﺯﻧـﺪﮔــﯽ ... ﻋﺸــﻖ ...
ﺩﻭﺳﺘـــــــ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ... ﻋـﺎﺩﺗــ ﮐــﺮﺩﻥ ...
ﺭﻓﺘــﻦ ... ﺁﻣــﺪﻥ ...
ﺍﻣــﺎ ﭼﯿــﺰﯼ ﮐـﻪ ﺳــــــﺎﺩﻩ ﻧﯿﺴﺘـــ
ﺑـﺎﻭﺭ ﺍﯾـﻦ ﺳـﺎﺩﻩ ﺑـﻮﺩﻥ ﻫـﺎﺳﺘـــــــــــ ...
ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﺎﻧﺪﻥ ...
ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﯿﺴﺖ !
ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻫﺠﺪﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﻮﺩ ،
ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺳﯽ ﺳﺎﻟﻪ ...
ﯾﮑﺒﺎﺭ ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻟﻪ ...
ﻭ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺳﺎﻟﻪ ...
ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻨﯽ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ،
ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﺑﯽ ﻧﻈﯿﺮ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ،
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ،
ﻓﻘﻂ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ...
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﺗﻮ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ،
ﻭ ﻟﺬﺗﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ...
ﺑﻪ ﺷﺮﻁ ﺁﻧﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﯽ

سهمم را ازخوشبختی خواهم گرفت
حتی اگر دردورترین نقطه
درمسدودترین راه
ودرسخت ترین قلب
نهفته باشد
من سهمم را ازخوشبختی خواهم گرفت
چه سخت است
مرور خاطراتی که خط به خطش
مرا به قعرناامیدی می کشاند
درتمام این راه تو بازی کردی و من بازی خوردم
من عاشقانه راه پیمودم وتو نقشه هایت را پیاده کردی
مات و بی روح حماقتم را مرورمیکنم
هفته به پایان رسید ومن همچنان درخیال یار
لعنت به من ، به صبر ، به انتظار

توام مثل خدا صبرم را امتحان میکنی
ومن خسته ازروزگار
تنها نیروی باقی مانده درجانم را فریاد میزنم
که من خسته ام
ازامتحان
ازصبر
بخدا که خسته ام
کاش میدانستی که تو، فقط تویی که میتوانی روح خسته ام را التیام بخشی
کاش گاهی فقط گاهی عاشقانه نگاهم میکردی
کاش کمی دوستم داشتی